روشهاي متوقف كردن غر زدن خانمها و جواب مشاور روان شناسي

روشهاي متوقف كردن غر زدن خانمها و جواب مشاور روان شناسي



مشاور عزیز،

به کمک شما نیاز دارم. من با خدای غرولند ازدواج کـرده ام
و تصور می کنم که حتی برای یک لحظه دیگر هم نمیتوانم
بـا او بـه جر و بحث بپردازم و گله و شکایت ها و آزار و اذیـت
هایش را تحمل کنم. از آن زمانیکه پـایم را در خانه میگذارم
تا زمانی که به رخت خواب می روم، او یـک ریز غر می زند
و متوقف هم نمی شود.

رابــطه ما به آنجایی رسیده است که هیچ گفتگویی با هم
نداریم بجز جر و بحث در مورد کارهایی که من در طول روز،
هـفـتــه، ماه و یا اصلا از ابتدای زندگی مشترکمان، اشتباه انجام داده ام.

شرایط آنقدر بد شده که من حتی از رئیسم تقاضا می کنم که مرا برای اضافه کاری نگه دارد. فکر نمی کنم شما حتی بتوانید فکرش را هم بکنید. من ترجیح می دهم کار کنم تا اینکه به خانه بیایم. تصور شنیدن غر زدن هایش آنقدر استرس زاست که در حین رانندگی از محل کار به سمت خانه دچار سردرد می شوم. میدونم که نباید اینطوری باشه، من باید با خوشحالی محل کارم را به سمت منزل ترک کنم و با اشتیاق کامل نزد همسرم بروم.

پدرم سابق بر این به من گفته بود که خانم ها عادت دارند شکایت کنند و نق بزنند اما متاسفانه من هیچ وقت حرف های او را باور نکردم تا زمانیکه خودم شخصا ازدواج کردم. حتی دوستانم نیز به من می گفتند که همسرانشان نق نقو هستند. آیا این حقیقت دارد که خانم ها به طور طبیعی افراد نق نقویی هستند یا من اونقدر بد شانس هستم که با یک چنین خانمی ازدواج کرده ام؟

رامين، دارای مشکل شنوایی


طوفان مشکلات


اگر زبان همسر شما سریعتر از طوفان می غرد، انگاه شما دارای یک مشکل اساسی هستید: عدم توانایی در برقراری ارتباط با او.

ممکن است از خودتان بپرسید: "این آدم داره در مورد کدوم مشکل ارتباطی صحبت می کنه؟" من فکر می کنم مشکل شما وجود ارتباط بیش از اندازه است، شاید اگر مقداری آنرا کمتر کنید همه چیز درست شود.

در ابتدا، بهترین نظری که به ذهنتان می سرد همین مورد است، اما اگر دقیق تر به مطلب نگاه کنید متوجه می شوید که مشکل شما چیزی جز ارتباط بیش از اندازه نیست. شاید شما دو نفر بیش از اندازه با یکدیگر صحبت کنید، اما زیاد حرف زدن نشان از آن نیست که مشکلات را از راه درست پیگیری می کنید و بهتر است از خودتان بپرسید که آیا اصلا در مورد مشکل مورد نظر بحث می کنید یا خیر.


حقایق را بپذیرید



99% از مشکلات زناشویی از قبیل خیانت، افسردگی، بدرفتاری، آزار و اذیت، و نق زدن به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط ایجاد می شود.

آخر بعد از همه این حرف ها، خانم ها هر چند وقت یکبار از خودشان سوال می کنند که "چرا اون نباید از صحبت کردن با من لذت ببره؟" و یا اینکه آقایون از خود سوال می کنند "فکر می کنم که همسرم چندان مجذوب نیست." پاسخ به چنین سوالاتی می تواند تمام مشکلات را حل کند اما مشکل اینجاست که ما توانایی سوال پرسیدن (برقراری ارتباط) را نداریم و شاید نمی دانیم که چگونه باید از راه درست وارد شد.

حقیقت اینجاست که اگر خانم شما غر می زند به این دلیل است که قصد دارد چیزی را به شما بگوید اما شما گوش شنیدن آنرا ندارید. به همین خاطر به این کار ادامه میدهد تا شما بالاخره به حرف او گوش کنید. البته تمام تقصیرها هم به گردن شما نیست شاید دلیل گوش ندادن شما این باشد که او از راه مناسب وارد نشده.

تنها چیزی که لازم دارید این است که کمی بیشتر بر روی مبحث ارتباط کار کنید تا مجددا خودتان را در دوران ماه عسل ببینید.

راه غلط



یک شب آقا تنها به این خاطر که مطمئن شود همسرش پشت در منتظر اوست، از سر کار خود دیر تر به خانه بر می گردد. قبل از این که این فرصت را پیدا کند که کفش هایش را در بیاورد، خانم از او اینچنین پذیرایی می کند:

خانم: تو واقعا ظالمی، چرا اینقدر دیر کردی؟ می خواستی باز هم از من دوری کنی؟ از دست من خسته شدی، نه؟

آقا: صداتو رو من بلند نکن، دوباره رفتیم سر خونه اولمون، به من میپری و بعد هم خیلی زود نتیجه گیری میکنی.

خانم: چرا تو می خواهی مثل یک حیوون با من رفتار می کنی؟ نمی تونستی زنگ بزنی بگی برای شام نمیای؟ تو واقعا بی کله هستی.



آقا: (در حالیکه دور می شود) دست از سرم بردار، خسته ام، می خواهم کمی استراحت کنم.

خانم: چرا تو مثل بچه ها رفتار می کنی؟ درسته! کار دیگه ای جز بیرون رفتن از اتاق که بلد نیستی! میدونی مشکلت چیه؟ انتقاد سازنده رو نمی تونی قبول کنی.



چه چیز اشتباه است؟


چیزی که خانم باید بگوید این است که "نمی تونی انتقاد ویران کننده را بپذیری" به خاطر اینکه حرف هایش کاملا مخرب هستند. به جای اینکه در مورد چیزی که واقعا احساس می کند با یک راه حل منطقی صحبت کند، او با بدنام کردن آقا، خصومت و خشونت خود را بیرون می ریزد. این امر باعث لطمه دیدن همسر می شود.

زمانی که طرف مقابل شما به حالت دفاعی فرو می رود، راه ارتباط مسدود می شود و سبب می شود تا زوجین نتوانند مشکل خود را پی گیری نمایند. بنابراین چه اتفاقی روی می دهد؟ هیچ کس گوش نمی دهد، خانم همان حرف های قدیمی را پیش میکشد و آقا هم تصور می کند که همسرش یک فرد غرغروست. اما اتفاقی که می افتد این است که در این حالت هیچ کس به دیگری توجه نمی کند.

ذهنیت خود را سامان بخشید


پیش از صحبت کردن باید به دقت فکر کنید. چیزی که این خانم و آقا باید بدانند این است که در میان انها یک مشکل ارتباطی در حال رخ دادن است.

زمانیکه به این ادراک دست پیدا کنند، در این زمان با استفاده از تکنیکی که من در زیر به شما معرفی می کنم می توانید کلیه مشکلات حل نشدنی خود را حل و فصل کنید.

تقصیر تو نیست، مشکل از من است



زمانی که می خواهید مشکلی را حل کنید، باید بدانید که پیش از هر چیز چگونه میتوانید آنرا به درستی انتقال دهید تا طرف مقابل آنرا به درستی درک کند و راه بحث منطقی را باز بگذارد.

در مثال بالا خانم به جای اینکه کاری کند که آقا به حالت تدافعی فرو رود و یکدفعه به سمت او حمله ور شود باید با احترام با او صحبت کند. به جای آنکه همیشه بگویید "تو" از ضمیر "من" هم استفاده کنید و يا بگویید "من، خودم."

اجازه دهید به جملات "تو" یی که خانم در مثال بالا در مقابل آقا استفاده کرده نگاه کوتاهی بیندازیم:

تو واقعا ظالمی



چرا تو با من مثل یک حیوان برخورد می کنی؟


تو مثل یک بچه رفتار می کنی



خیلی راحت هر کسی متوجه می شود که چرا استفاده از جمله های با مظمون "تو" به طرف مقابل به راحتی آسیب می رساند. همانطور که دیدید به محض اینکه خانم از این کلمات استفاده می کند آقا در مقابل او جبهه گیری کرده و به سخنان او گوش نمیدهد.

با استفاده از جملات شامل "تو" شما فرد مقابل را بیرحمانه قضاوت می کنید. اگر از "من" استفاده کنید دیگر نمی توان گفت که شما دیگران را بدون هیچ عذر و بهانه ای در ترازوی قضاوت قرار داده اید.

سیستم "من، خودم"


چرا زبان "من، خودم" اینقدر موثر است؟ به این دلیل که مزایای متعددی هم برای گوینده و هم برای شنونده دارد: آزار و اذیت را از بین می برد، صداقت را زیاد می کند، تنها بر اساس اطلاعات صحیح استنتاج صورت می گیرد، و هر دو طرف دقت بیشتری بر روی گفته های خود کرده و بیشتر سعی می کنند بیندیشند.

خوب، بدون هیچ گونه اتلاف وقتی اجازه دهید تا در مورد سیستم "من، خودم" بیشتر بدانیم، این روش به شما کمک می کند تا بتوانید مکالمه منطقی با همسر خود داشته و هیچ گونه جروبحثی هم نداشته باشید.

این روش دارای 4 بخش می باشد. رفتار شما را شرح می دهد، تعبیر طرف مقابل از رفتار شما را بیان می کند، احساسات و در آخر نتایجی را که از رفتارهای شما میگیرد را برایتان روشن می کند.

در این قسمت می بینید که خانم برای اینکه آقا را وادار به گوش دادن به حرف هایش کند باید چه چیزی می گفت:

خانم: عزیزم تو در تمام طول این هفته بدون این که حتی با من کوچکترین تماسی برقرار کنی دیر به خانه آمدی (رفتار) آیا می خواهی از من دور باشی؟ از کنار من بودن خسته شدی؟ یا اینکه با کس دیگری آشنا شده ای (تعبیر)؟

من، احساس می کنم از طرف تو خواسته نمی شوم و از این بابت اصلا خوشحال نیستم. من واقعا آزرده خاطر شده ام ( احساسات) اگر این رفتار ادامه پیدا کند، من دچار عصبانیت و نگرانی خواهم شد.( نتیجه گیری)

آقا: عزیزم، من خودم واقعا شرمنده هستم، هیچ وقت فکر نمی کردم همچین احساسی داشته باشی، من هیچ وقت قصد دوری کردن از تو را ندارم، من واقعا تو را تحسین می کنم و از تو ممنونم، من به دنبال هیچ کس بجز تو نخواهم رفت؛ عزیزم.

من کارهای زیادی دارم که مجبور می شوم بیشتر از محدوده زمان کاری در اداره بمانم و آنها را تکمیل کنم. من واقعا تحت فشار هستم. زمانی که به خانه می آیم، وقتی میخواهم که با خودم خلوت کنم. نمی خواهم تو همچین احساسی نسبت به من داشته باشی و قول می دم که از این به بعد حتی اگر چند دقیقه هم می بایست بیشتر در محل کار خود بمانم به تو حتما اطلاع دهم.

زمان مناسب


در مثال بالا می بینید که مشکل بین این زوج چقدر راحت حل شد. اما استفاده از لغات و کلمات مناسب در حین مکالمه تنها رمز پیروزی نیست.

گاهی اوقات حتی بهترین نمونه های جمله های "من، خودم" اگر در زمان مناسب و با لحن مناسب بیان نشوند تاثیر گذار نخواهند بود. اگر می خواهید از این بابت که فرد مقابل به حرف های شما گوش می دهد مطمئن شوید، باید چند لحظه پیش از شروع کردن به صحبت مکث کنید.

به عنوان مثال اگر خسته و کوفته از سر کار به خانه آمده بودید و همسرتان قصد صحبت کردن با شما را داشت، به این خاطر که وارد جو قضاوت کردن یکدیگر نشوید به او بگویید "عزیزم، من یک روز سخت کاری را پشت سر گذاشته ام، اگر اشکالی نداشته باشد اجازه بده تا ساعتی استراحت کنم و بعد با هم پیرامون این مطلب صحبت خواهیم کرد." خوشبختانه خانم شرایط شما را درک می کند، البته به آن شرط که شما نیز به قولتان عمل کنید.


به طور کلی آقایون تمایل چندانی به صحبت کردن ندارند. بنابراین اگر خانمتان خواست صحبت کند، باید در یک موقعیت و زمان مناسب این کار را انجام دهید. این مقاله را پرینت بگیرید و از همسرتان تقاضا کنید که آنرا مطالعه کند. دفعه آینده که خواستید تمرین روش "من، خودم" را بکنید، من، خودم، تضمین می کنم که می توانید به راحتی خود را از قضاوت های زنانه برحذر دارید.

آیا همه انسانها باید ازدواج کنند؟

آیا همه انسانها باید ازدواج کنند؟



ازدواج برای خیلی از ما بخشی عادی از زندگی است. ما بزرگ می شویم، دیپلممان را می گیریم، یا کار پیدا میکنیم یا وارد دانشگاه می شویم و بعد یک روز آن کسی که می خواهیم را برای زندگیمان پیدا می کنیم.

اما این روزها افراد خیلی دیرتر ازدواج می کنند و قبل ازاینکه "بله" را سر سفره عقد بگویند مکث طولانی تری دارند. در جوامع غربی تحقیقات گزارش می کند که از سال 2001، تعداد کسانی که ازدواج می کنند هر ساله رو به کاهش است. در سال 1970، 72 درصد از جمعیت متاهل بودند ولی این رقم امروز به 50 درصد رسیده است.


همچنین، درصد افرادی که طلاق گرفته اند شدیداً رو به افزایش است. مشخص است که همه این اطلاعات باعث می شود افراد قبل از ازدواج بیشتر و عمیقتر به این اقدام خود فکر کنند. سوال این است که در این روزگاری که هیچ چیز دائمی و بادوام به نظر نمی رسد، آیا باید ازدواج کرد یا خیر؟

بدون شک عامل دیگر در کاهش آمار ازدواج تاثیر طلاق بر ذهن نوجوانان و جوانان است. خیلی از آنهایی که به ازدواج فکر می کنند خود فزندان طلاق هستند.


این مسئله آنها را در برابر رفتن زیر بار تعهدات ازدواج مقاومتر می کند. از 82 درصد از زوج های متاهلی که تا پنجمین سالگرد ازدواجشان زندگی مشترکشان ادامه پیدا میکند، فقط نیمی آن را به 10 سال می رسانند. با گذشت زمان، احتمال با دوام ماندن ازدواج ها کمتر و کمتر می شود. تعداد بالای شکست های ازدواج باعث می شود مردم بیشتر به مسئله ازدواج کردن یا نکردن فکر کنند.

اکثر مردم می فهمند که اول آشنایی همیشه سرشار از عشق و محبت است. اول همه رابطه ها همه چیز خوب است. سک س خوب است، همراهی و همدلی دو نفر با هم خوب است، و مقدار کمتر تعهدات مشترک زندگی را برایشان ساده تر می کند.

زندگی کردن در خانه های جدا به هر دو طرف آزادی بیشتری داده و نگرانی ها معمولاً کمتر است. چیز زیادی برای نگرانی وجود ندارد. وقتی رابطه برهم می خورد، چیزهایی مثل بچه، مشکلات مالی و قضاوت های جامعه وجود ندارد که دو طرف را نگران کند و بیشتر افراد می توانند راحت از این مشکلات بگذرند. قبل از اینکه رابطه دو طرف قانونی شود، بر هم زدن رابطه کار سختی به نظر نمی رسد.

سالیان سال است که به مردها و زن ها درمورد ازدواج و تعهدات آن هشدار می دهند. سک س بین دو طرف محو می شود، زن خانه مدام غرغر می کند، مرد به فردی تنبل تبدیل می شود که جز دستور دادن و خوردن کار دیگری در خانه نمی کند و خیلی چیزهای دیگر. اینجاست که می گویند، سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند.

بعد از گذشت یک زمان مشخص می فهمید که قدم بعدی در رابطه تان این است که ازدواج کنید. معمولاً فقط یکی از دو طرف میل به ازدواج دارد و طرف دیگر به همان وضعیت راضی است. اما به خاطر ترس از دست دادن رابطه، دو نفر با هم ازدواج می کنند. اما مدت زمان کمی بعد از ازدواج است که همه چیز خسته کننده و تکراری می شود. تعداد کمی از افراد از قبل پیشبینی می کردند که به چنین نقطه ای برسند. بعد از اینکه آنچه که باید گفته شود، گفته می شود و آنچه باید انجام داده شود، انجام داده می شود، زن و شوهر هر شب از سر عادت در اتاق نشیمن می نشینند و تلویزیون تماشا می کنند، هر روز همان کارهای مشابه و تکراری را انجام می دهند و زندگیشان کاملاً یکنواخت می شود.


این مسئله باعث می شود متوجه شوید که خیلی چیزها درمورد همسرتان هست که دوست ندارید و آزارتان می دهد. متاسفانه، دیگر خیلی دیر شده است. دیگر ازدواج کرده اید و باید با آن کنار بیایید.

یک روی سکه می گوید چون نمی توانید اوضاع را تغییر دهید به این معنی نیست که اوضاع بد است. در زندگی دوره های تغییر مختلفی وجود دارد و وقتی ازدواج می کنیم، همراه با همسرمان این تغییر را تجربه میکنیم. گاهی اوقات یکی از دو طرف جلوتر از آن یکی است و گاهی اوقات این رشد با هم صورت می گیرد.

اگر بتوانید هر مرحله رشد را با هم طی کنید، به دستاورد بسیار بزرگی در زندگیتان نائل شده اید. حتی اگر 10 سال هم با یک نفر رابطه دوستی داشته باشید، به ندرت درمورد موقعیت های واقعی زندگی که ممکن است موجب ازدواج یا برهم خوردن آن شود بحث می کنید. و ناگهان می بینید که با او ازدواج کرده اید و همه تعهدات و انتظارات دنیا از شما خیلی دشوار به نظر می رسد. خیلی وقت ها به زندگی مجردیتان فکر میکنید که هیچ کس نبود که بهش جواب پس بدهید، کسی نبود که نگرانش شوید، کسی نبود که مجبور باشید از او مراقبت کنید و هیچ کس هم نبود که به شما بگوید چه باید بکنید و چه نباید بکنید.

اما قبل از اینکه در دریای پشیمانی گم شوید، به این فکر کنید که در زمان مجردی وقتتان را چطور می گذراندید؟ آیا آن تنهایی هر از گاه اذیتتان می کرد؟ آیا احساس کمال می کردید؟

آیا اوقات فراغتتان را به دنبال یک شریک زندگی بودید؟ آیا به آنهایی که ازدواج کرده بودند حسادت نمی کردید؟ آیا فکر نمی کردید که ازدواج یک مسئله خیلی مهم است و باید آنرا جدی بگیرید؟ آیا اصلاً باید ازدواج کرد؟

"عشق در نگاه اول فهمش راحت است، یعنی وقتی دو نفر برای یک عمر به هم نگاه می کردند و این به یک معجره تبدیل می شود..." ( امی بلوم )

ازدواج چه فوایدی دارد؟ ازدواج این امکان را برای افراد فراهم می کند که کمی آرامتر شوند و برای شناختن درونی و بیرونی طرف خود متعهد شوند. این نزدیکی و صمیمیت و اینکه بدانید یک نفر در این دنیا دوستتان دارد و به رابطه با شما متعهد است خیلی زیباست. همچنین ازدواج یکی از معدود راه های تشکیل خانواده بدون حرف مردم است.

ارتباط و تشکیل خانواده بدون ازدواج قانونی همانطور که میدانید چندان در جامعه ما مورد پسند نیست.

همچنین وقتی ازدواج کرده اید، می توانید خیلی راحت خودتان باشید و با راحتی بیشتری کارهایتان را انجام دهید. ازدواج معمولاً فواید مالی هم در بر دارد و حتی بانک ها افراد متاهل را بیشتر از افراد مجرد جدی می گیرند. ازدواج گذرگاهی برای شروع دوباره زندگی شماست. آنجاست که می توانید برای آینده تان و هر چه که برایتان مهم است برنامه ریزی کنید. البته این کارها را می توانید بعنوان یک فرد مجرد هم انجام دهید اما همیشه یک باری روی دوشتان است که یک روز بالاخره باید ازدواج کنید.

با وجود این فواید، ازدواج معایبی هم به همراه دارد. هرچقدر هم که دو طرف سعی کنند استقلال خود را در ازدواج حفظ کنند اما باز هم بخش اعظمی از استقلالتان با ازدواج از بین می رود. برخی رفتارهای و اعمال خاص که قبلاً برایتان قابل قبول بود، الان دیگر نیست و می تواند باعث عدم وفاداری احساسی یا جسمی شود. خیلی وقت ها ازدواج کردن مثل این می ماند که دوباره بچه شده باشید

. بعد از ازدواج می بینید که دوباه با احساسات یک نفر دیگر محدود شده اید. البته ازدواج مثل زندان نیست اما آن آزادی که قبل از ازدواج داشتید دیگر وجود ندارد. خستگی جنسی هم بعد از ازدواج ایجاد می شود. صادقانه بگوییم، چند بار می توانید با یک نفر خاص قبل از اینکه پیر شوید رابطه داشته باشید؟ خیلی از زوج ها عشق و نوازش های حین رابطه جنسی را زیاد جدی نمی گیرند و همه شور و احساس در سکسشان از بین می رود. اگر با خود فکر می کنید که این اتفاق برای شما نخواهد افتاد مطمئن باشید که کاملاً در اشتباهید چون بالاخره این اتفاق می افتد.

بچه ها را هم وارد قضیه کنید و آنوقت است که داستان ازدواج سخت تر هم می شود. دو نفر الان باید درمورد نحوه بزرگ کردن و تربیت کردن فرزندانشان هم با هم توافق کنند.

بچه ها در خیلی چیزها دخالت می کنند. بله درست است که بچه نعمت است و عشق بیشتری به زندگی زناشویی می بخشند اما کنار آمدن و تربیت کردن آنها کاری بسیار دشوار و استرس زا است و مسئولیت ها و انتظارات را ده برابر بیشتر می کند.

بچه ها همچنین آن چیزهایی که درمورد همسرمان دوست نداریم را بیشتر به چشممان می آورند. به خاطر همه این مشکلات هم که شده باید قانونی تصویب کنند که زوج ها باید 5 سال تا بچه دار شدن صبر کنند تا بهتر بتوانند در این رابطه تصمیم گیری کنند.

"عشق یک دیوانگی موقت است، که با ازدواج درمان می شود." ( آمبروز بیرث )

آیا باید ازدواج کنیم؟ این سوال کاملاً شخصی است. ازدواج این روزها جذابیت خود را از دست داده است و رسانه ها هم خیلی به این موضوع کمک کرده اند. پاسخ به این سوال خیلی ساده است...اگر فکر می کنید برای شما مناسب است باید ازدواج کنید. اما اگر فکر می کنید که آن روش زندگی برای شما مناسب نیست پس نباید ازدواج کنید.


هر فرد متاهلی که به شما می گوید، ازدواج چیزی را تغییر نمی دهد، کاملاً اشتباه می گوید. ازدواج خیلی چیزها را عوض میکند. البته خوشبختانه تعادلی که ازدواج ایجاد می کند به همان اندازه تاثیرات منفی، تاثیرات مثبت به همراه دارد.

داستان های پریان که در زمان کودکی برایمان می گویند فقط داستان اند. داستان واقعی جذابیت خیلی کمتری دارد و تلاش بیشتری هم می برد. برای ازدواج باید بخش خیلی بزرگی از خودمان را فراموش کنیم و خیلی آرزوها و خواسته های شخصیمان را مدتی متوقف کنیم.


خیلی ها بعد از مدتی می فهمند آنچه که اول کار می خواستند خیلی با آن چیزی که آخر کار می خواهند فرق می کند. آیا همه اینها ارزشش را دارد؟ خیلی وقت ها زن و شوهر های خوشبخت می گویند که بله ارزشش را دارد اما یادتان باشد زن و شوهرهای خوشبخت هم یک شبه به آن وضعیت نرسیده اند. برای اینکه یک ازدواج دوام پیدا کند باید واقعاً به تعهدات پابرجا بمانید و مشکلات عاطفی، احساسی، ذهنی و فیزیکی خیلی زیادی را پشت سر بگذارید. ده سال اول را واقعاً به کشف رابطه می پردازیم. خیلی وقت ها تا زمانیکه مجبور می شویم با یک نفر زیر یک سقف زندگی کنیم، خودمان و همه پیجیدگی های خودمان را نمی شناسیم.

زندان برو تا مهريه ندهي

زندان برو تا مهريه ندهي

مخاطبان اين صفحه، هفته گذشته و در ادامه مطالب مربوط به حقوق خانواده، با شرايطي كه مردان محكوم به پرداخت مهريه در زندان با آن مواجه مي شوند، آشنا شدند. به اين مساله هم اشاره شد كه چه شيوه هايي براي حضور كمتر در زندان وجود دارد و چگونه مي توان از امتيازي به نام مرخصي استفاده كرد. در مطلب اين هفته، از جنبه اي ديگر پديده مرخصي زندانيان مسائل خانوادگي را بررسي مي كنيم و در ادامه به بحث اعسار و تقسيط مهريه مي پردازيم.
زندان براي افرادي كه توانايي پرداخت مهريه يا نفقه ندارند، چندان دور از ذهن نيست. اين خطر پير و جوان نمي شناسد و هر مردي كه تصميمي درست و معقول درباره اين مساله نگرفته باشد، ممكن است در زندگي خود به آن دچار شود. بيشتر مردان از ترس آبروي خود، حاضر به توافق با همسر و پرداخت مهريه مي شوند، اما براي بسياري از آنها پرداخت رقم هاي بالاي مهريه ممكن نيست و به همين دليل بايد مدتي را در زندان سپري كنند. برخي مردان كه شرايط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... خاصي دارند، در مراحل مختلف رسيدگي به پرونده خانوادگي خود، همسرشان را با حرف هايي مانند تو هيچ كاري نمي توني بكني... محاله من زندان برم... كسي جرات نمي كنه منو بگيره و... مرعوب مي كنند و به اصطلاح دل همسر خودشان را خالي مي كنند.
به اين نكته توجه داشته باشيد كه همسر شما حتي اگر جزو شخصيت هاي درجه اول مملكت هم باشد، امكان فرار از زندان و حكم جلب را تحت هيچ شرايطي ندارد و اگر شما همسر خود را به دليل نپرداختن مهريه با طي كردن مراحل قانوني دستگير كنيد، او روانه زندان مي شود. براي توضيح مساله هم بايد به اين نكته اشاره كنيم كه اساسا دستگيري افراد در قانون و در هر جرمي با حكم قاضي صورت مي گيرد. قاضي مقام و اهميت خاصي دارد و حكم صادر شده از او توسط هيچ مقام ديگري قابل نقص نيست، مگر آن كه حكم از نظر قانوني اشكال داشته باشد كه اين موضوع نيز تنها در دادگاهي مانند تجديدنظر يا محاكم بالاتر قابل بررسي است؛ البته برخي از مرداني كه به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان مي آيند شرايط شغلي خاصي دارند و دوري چند روزه آنها از محيط كار و غيبت آنها ضررهاي مختلفي اعم از مالي، آبرويي و... را براي آنها به دنبال دارد. اين دسته از مردان هرچه شرايط شغلي خاص تري داشته باشند، در زندان وضعيت متفاوت تر و شانس بيشتري براي آزادي دارند. مثلايك مدير دولتي، يك كارشناس برجسته، يك پزشك متخصص، يك استاد دانشگاه، صاحبان مشاغل خاص فرهنگي، نويسندگان معتبر و شناخته شده، هنرمندان، صاحبان مشاغل خاص و حساس نظامي و.... شرايطي برابر با آدم هاي عادي در زندان ندارند. اين افراد با حكم جلب همسرشان تحت هر شرايطي دستگير مي شوند و به هيچ وجه در زمان دستگيري نمي توانند با ارائه سند ملكي از رفتن به زندان خلاص شوند، اما پس از ورود به زندان مي توانند با كمي پيگيري و تلاش، مدت كمتري در زندان بمانند و زودتر از ديگران به مرخصي بيايند. گاهي برخي از اين افراد در قبال ارائه سند ملكي در قبال مرخصي ــ با طي كردن همان مسيري كه در مطلب هفته گذشته توضيح داده شد ــ بيش از يك سال در مرخصي به سر مي برند. البته تمديد مرخصي تنها در شرايطي صورت مي گيرد كه قاضي احساس نكند همسر قصد وقت تلف كردن و اذيت و آزار همسرش را دارد وگرنه در غير اين صورت شرايط ديگري در انتظار آن مرد خواهد بود.
در زندان شرايط خاصي براي مكاتبه و نامه نگاري وجود دارد. تمامي مكاتبات زندانيان در هر زنداني روي برگه هاي خاصي با نام فرم تقاضانامه مددجويان انجام مي شود. اين برگه ها از فروشگاه زندان خريداري مي شود و به جاي امضا جاي اثر انگشت دارد. زنداني هر نوع لايحه، دفاعيه و... را بايد روي اين برگه ها بنويسد و سپس آن را بايد در دفتر اندرزگاه ثبت و پس از آن به تاييد مدير اندرزگاه برسد. طي كردن اين مراحل، حدود 2 روز طول مي كشد و پس از آن زنداني مي تواند با دادن اين برگه به خانواده اش در زمان ملاقات يا ارسال آن براي خانواده اش از طريق بستگان ديگر زندانياني كه براي ملاقات مي آيند، تلاش براي دريافت مرخصي زودهنگام را آغاز كند. اين نامه براي معاون دادستان همان شهر در امور زندان ها نوشته و زنداني با توضيح اين كه شرايط شغلي خاصي دارد و قصد پرداخت مهريه يا نفقه را نيز دارد، به اين دليل كه حضور در زندان براي او مشكلاتي را فراهم مي كند و سبب به خطر افتادن موقعيت شغلي او مي شود، از معاون دادستان تقاضا مي كند زودتر از موعد مقرر به او مرخصي دهد. معاون دادستان نيز معمولابا پذيرش اين شرايط به او مرخصي 10 روزه يا 20 روزه اي را مي دهد كه معمولادر دوره هاي بعدي نيز تمديد مي شود. شيوه اجرايي دريافت مرخصي هم اين گونه است كه خانواده زنداني با مراجعه به دفتر دادستان در امور زندان ها، پس از دريافت موافقت او به دادياري زندان مراجعه مي كنند و داديار با ارسال نامه اي به اجراي احكام دادگاه، پس از كسب موافقت آنها، وثيقه اي را از خانواده زنداني طلب مي كند و پس از آن كه وثيقه ارائه شد با نامه داديار زندان؛ خانواده زنداني به ثبت مراجعه و با توقيف وثيقه از سوي اداره ثبت و ارسال نامه براي زندان، به زنداني مرخصي مي دهد و او پس از ساعت 2 بعد از ظهر با قيد مرخصي آزاد مي شود. در چنين شرايطي اگر همسر زنداني بخواهد جلوي مرخصي او را بگيرد، بايد مسيري طولاني تا دفتر معاون دادستان در امور زندان ها را طي كند و در صورت تشخيص معاون دادستان، با درخواست زن موافقت و به زندان اعلام مي شود تا در صورت مراجعه مرد، مرخصي او تمديد نشود؛ اما گاهي تا 3 ماه مردان مي توانند از مرخصي استفاده كنند و براي هر بار تمديد هم بايد مداركي ارائه كنند كه نشان مي دهد آنها در تلاش براي حل مشكل خود اقدام كرده اند يا اين كه قاضي ناظر زندان را قانع كنند كه از اين مرخصي براي جلب رضايت همسرشان استفاده كرده اند.

استراحتگاه زندان براي برخي مردان
گروهي از مردان كه قصد پرداخت مهريه يا نفقه را ــ به هر دليل ــ ندارند، با استفاده از شرايط فراهم آمده در زندان و نيز با استفاده از امكانات، مدتي را به استراحت سپري مي كنند و هيچ اقدامي براي ارائه دادخواست نمي كنند و منتظر مي مانند همسر آنها قدم پيش بگذارد. همسر آنها نيز يا تقاضاي طلاق در قبال بخشش مهريه را مطرح مي كند يا اين كه مانند همسر خود صبر مي كند كه در اين شكل دوم، وضع كمي پيچيده تر است. اين گروه از مردان را بيشتر صاحبان مشاغل آزاد تشكيل مي دهند كه دوري آنها از محيط كار، مشكلي برايشان به وجود نمي آورد. مثلافردي كه مغازه دارد و شريكش جاي او كار مي كند، مشكلي از بابت حضور در زندان ندارند و حتي حضور در چنين جمعي براي او در حكم مرخصي است؛ البته اين افراد پس از گذراندن 2 ماه در زندان مي توانند تقاضاي مرخصي كنند و با ارسال نامه اي براي معاون دادستان تهران در امور زندان ها در مقابل ارائه وثيقه به آنها مرخصي داده مي شود، اما گاهي آنها از همين امكان مرخصي هم استفاده نمي كنند تا خيال شريك زندگي خود را راحت كنند. در چنين مواقعي زندان هم نمي تواند چنين زندانياني را به زور از اين كانون گرم بيرون كند. گاهي برخي زندانيان با وجود شكايت همسرانشان تمايلي به حضور در دادگاه نشان نمي دهند كه در اين زمينه طبق بخشنامه هاي صادر شده زندان، مرد زنداني را با اجبار به دادگاه مي فرستند تا غيبت او مانع رسيدگي به پرونده طرف مقابل نشود.

جايي به نام شوراي حل اختلاف
بيشتر مرداني كه به دليل ناتواني در پرداخت مهريه راهي زندان مي شوند، افرادي از طبقات پايين يا متوسط جامعه هستند كه رقم درج شده سكه در عقدنامه را تنها از روي خوشبيني پذيرفته اند و شايد هيچگاه در زندگي مشترك هم قادر به پرداخت حتي بخشي از مهريه همسر خودشان نيز نباشند. زندان ها پر از چنين افرادي است كه حتي گاهي با پيش آمدن شرايط مرخصي، امكان گرو گذاشتن سند هم ندارند و مجبورند تا حل نهايي مشكل خود در اين محيط بمانند. اين افراد تمايل دارند هرچه زودتر تكليف آنها براي پرداخت مهريه مشخص شود و به زندگي عادي خود برگردند. به همين دليل، راه هاي فرار و خلاصي از اين مشكل را بررسي مي كنند. يكي از اين راه ها، مراجعه به شوراي حل اختلاف است. اين شورا در زندان فعاليت مي كند و در صورت تمايل مردان، با دعوت از خانواده همسر و نيز خود همسر سعي مي كند با ترسيم دقيق وضعيت هر دو طرف، مشكل را برطرف كند. البته تلاش هاي اين شورا تنها زماني به نتيجه مي رسد كه هنوز حرمت و احترامي ميان همسران باقي مانده باشد، اما در شكل عادي قضيه، حتي با وجود تمايل مردان به حضور در اين شورا، همسران آنها علاقه اي به پادرمياني قانون براي حل مشكل نشان نمي دهند و ترجيح مي دهند پرونده مسير عادي خود را طي كند.

تا اطلاع ثانوي، جاي بدهكار زندان است
تصوري كه مردم جامعه ما از قانون دارند، مانند بسياري از تصورهاي ديگر تنها بر مبناي شنيده ها شكل گرفته و كمتر كسي است كه تا پيش از ورود به دادگاه، تصوري واقعي از اين مساله داشته باشد. مردان زيادي هستند كه فكر مي كنند مجلس قانوني را تصويب كرده كه مهريه هراندازه كه باشد بيش از 200 سكه به زن تعلق نمي گيرد يا تصور مي كنند ديگر هيچ مردي بابت ناتواني در پرداخت مهريه به زندان نمي رود. چنين مرداني بايد به اين موضوع توجه كنند كه دادگاه و قانون هيچ گاه خودسرانه ماده قانوني اختراع نمي كند و آن را به اجرا نمي گذارند و آنها تنها مجري قانون هستند. اگر هم مردان به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان مي روند علتش وجود قانون موسوم به ماده 2 در مجموعه قوانين مربوط به محكومان مالي است كه به موجب آن بدهكار تا وقتي بدهي خود را ندهد بايد در حبس بماند. البته اگر زماني مجلس قانون ديگري تصويب كند، قانون تازه مبناي عمل دستگاه قضايي خواهد بود.
اين مساله هم كه ديگر مردي به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان نمي رود، كاملاغلط است. چنين مرداني تنها در صورتي به زندان نمي روند كه بتوانند پيش از دستگيري ناتواني خود در پرداخت مهريه را ثابت كنند؛ البته در بيشتر موارد، مرداني كه با تقاضاي دريافت مهريه هـمـسر خود مواجه مي شوند، ممكن است پيش از دستگيري، دادخواست اعسار و تقسيط به دادگاه ارائه كنند، اما در صورت بالابودن مبلغ مهريه ــ معمولابيش از 200 سكه ــ يا دادخواست آنها رد مي شود يا قسط بندي انجام شده به گونه اي خواهد بود كه پرداختن آن خارج از توان مردي با درآمد متوسط است. مثلااگر براي يك مهريه 500 سكه اي 150 عدد پيش قسط تعيين شود و مرد نيز كارمند يك اداره دولتي باشد، كاملامشخص است كه او براي تهيه اين 150 سكه يا بايد خانه و زندگي خودش را بفروشد يا اين كه پدر ثروتمندي داشته باشد كه اين مهريه را بپردازد، اما معمولاشكل سومي وجود دارد، اين كه بسياري از مردان در حالت عادي توانايي پرداخت اين پيش قسط ها را ندارند. بسياري از مردان معمولابلافاصله با قطعي شدن حكم مهريه، تقاضاي اعسار و تقسيط مي دهند و پيش از صدور حكم جلب تلاش مي كنند با قسطي شدن مهريه به زندان نروند، اما در بيشتر اوقات اعسار آنها از سوي قاضي رد مي شود. به همين دليل است كه آنها پس از صدور حكم اعسار و تقسيطي كه توانايي اجراي آن را ندارند، خود را در شرايطي قرار مي دهند كه توسط همسرانشان دستگير شوند تا با رفتن به زندان، شرايط بهتري براي پذيرش دادخواست اعسار و تقسيط آنها فراهم شود.
بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه قانون درباره مردي كه 500 سكه مهريه همسرش را پذيرفته اين طور قضاوت مي كند كه او توانايي پرداخت اين ميزان سكه را همان زمان عقد داشته كه اين دين را پذيرفته و اگر ادعا مي كند حالاتوان پرداخت اين مبلغ را ندارد، بايد اين موضوع را در محضر دادگاه به اثبات برساند. يكي از شيوه هاي اثبات هم رفتن به زندان است. زندان از نظر بسياري از قضات مساله است كه تن دادن به آن به معناي ناتواني در پرداخت مهريه است و اگر كسي به زندان نمي رود به اين معني است كه بالاخره مي تواند به طريقي اين مهريه را بپردازد.
در شماره آينده با برخي ترفندهاي حضور در دادگاه براي پذيرش دادخواست اعسار و تقسيط از جانب مردان و شيوه هاي مقابله به مثل زنان آشنا مي شويد.

رضا استادي

زندان برو تا مهريه ندهي









زندان برو تا مهريه ندهي
راه هايي براي حضور كمتر در زندان

نويسنده: رضا استادي



مخاطبان اين صفحه، هفته گذشته و در ادامه مطالب مربوط به حقوق خانواده، با شرايطي كه مردان محكوم به پرداخت مهريه در زندان با آن مواجه مي شوند، آشنا شدند. به اين مساله هم اشاره شد كه چه شيوه هايي براي حضور كمتر در زندان وجود دارد و چگونه مي توان از امتيازي به نام مرخصي استفاده كرد. در مطلب اين هفته، از جنبه اي ديگر پديده مرخصي زندانيان مسائل خانوادگي را بررسي مي كنيم و در ادامه به بحث اعسار و تقسيط مهريه مي پردازيم.
زندان براي افرادي كه توانايي پرداخت مهريه يا نفقه ندارند، چندان دور از ذهن نيست. اين خطر پير و جوان نمي شناسد و هر مردي كه تصميمي درست و معقول درباره اين مساله نگرفته باشد، ممكن است در زندگي خود به آن دچار شود. بيشتر مردان از ترس آبروي خود، حاضر به توافق با همسر و پرداخت مهريه مي شوند، اما براي بسياري از آنها پرداخت رقم هاي بالاي مهريه ممكن نيست و به همين دليل بايد مدتي را در زندان سپري كنند. برخي مردان كه شرايط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... خاصي دارند، در مراحل مختلف رسيدگي به پرونده خانوادگي خود، همسرشان را با حرف هايي مانند تو هيچ كاري نمي توني بكني... محاله من زندان برم... كسي جرات نمي كنه منو بگيره و... مرعوب مي كنند و به اصطلاح دل همسر خودشان را خالي مي كنند.
به اين نكته توجه داشته باشيد كه همسر شما حتي اگر جزو شخصيت هاي درجه اول مملكت هم باشد، امكان فرار از زندان و حكم جلب را تحت هيچ شرايطي ندارد و اگر شما همسر خود را به دليل نپرداختن مهريه با طي كردن مراحل قانوني دستگير كنيد، او روانه زندان مي شود. براي توضيح مساله هم بايد به اين نكته اشاره كنيم كه اساسا دستگيري افراد در قانون و در هر جرمي با حكم قاضي صورت مي گيرد. قاضي مقام و اهميت خاصي دارد و حكم صادر شده از او توسط هيچ مقام ديگري قابل نقص نيست، مگر آن كه حكم از نظر قانوني اشكال داشته باشد كه اين موضوع نيز تنها در دادگاهي مانند تجديدنظر يا محاكم بالاتر قابل بررسي است؛ البته برخي از مرداني كه به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان مي آيند شرايط شغلي خاصي دارند و دوري چند روزه آنها از محيط كار و غيبت آنها ضررهاي مختلفي اعم از مالي، آبرويي و... را براي آنها به دنبال دارد. اين دسته از مردان هرچه شرايط شغلي خاص تري داشته باشند، در زندان وضعيت متفاوت تر و شانس بيشتري براي آزادي دارند. مثلايك مدير دولتي، يك كارشناس برجسته، يك پزشك متخصص، يك استاد دانشگاه، صاحبان مشاغل خاص فرهنگي، نويسندگان معتبر و شناخته شده، هنرمندان، صاحبان مشاغل خاص و حساس نظامي و.... شرايطي برابر با آدم هاي عادي در زندان ندارند. اين افراد با حكم جلب همسرشان تحت هر شرايطي دستگير مي شوند و به هيچ وجه در زمان دستگيري نمي توانند با ارائه سند ملكي از رفتن به زندان خلاص شوند، اما پس از ورود به زندان مي توانند با كمي پيگيري و تلاش، مدت كمتري در زندان بمانند و زودتر از ديگران به مرخصي بيايند. گاهي برخي از اين افراد در قبال ارائه سند ملكي در قبال مرخصي ــ با طي كردن همان مسيري كه در مطلب هفته گذشته توضيح داده شد ــ بيش از يك سال در مرخصي به سر مي برند. البته تمديد مرخصي تنها در شرايطي صورت مي گيرد كه قاضي احساس نكند همسر قصد وقت تلف كردن و اذيت و آزار همسرش را دارد وگرنه در غير اين صورت شرايط ديگري در انتظار آن مرد خواهد بود.
در زندان شرايط خاصي براي مكاتبه و نامه نگاري وجود دارد. تمامي مكاتبات زندانيان در هر زنداني روي برگه هاي خاصي با نام فرم تقاضانامه مددجويان انجام مي شود. اين برگه ها از فروشگاه زندان خريداري مي شود و به جاي امضا جاي اثر انگشت دارد. زنداني هر نوع لايحه، دفاعيه و... را بايد روي اين برگه ها بنويسد و سپس آن را بايد در دفتر اندرزگاه ثبت و پس از آن به تاييد مدير اندرزگاه برسد. طي كردن اين مراحل، حدود 2 روز طول مي كشد و پس از آن زنداني مي تواند با دادن اين برگه به خانواده اش در زمان ملاقات يا ارسال آن براي خانواده اش از طريق بستگان ديگر زندانياني كه براي ملاقات مي آيند، تلاش براي دريافت مرخصي زودهنگام را آغاز كند. اين نامه براي معاون دادستان همان شهر در امور زندان ها نوشته و زنداني با توضيح اين كه شرايط شغلي خاصي دارد و قصد پرداخت مهريه يا نفقه را نيز دارد، به اين دليل كه حضور در زندان براي او مشكلاتي را فراهم مي كند و سبب به خطر افتادن موقعيت شغلي او مي شود، از معاون دادستان تقاضا مي كند زودتر از موعد مقرر به او مرخصي دهد. معاون دادستان نيز معمولابا پذيرش اين شرايط به او مرخصي 10 روزه يا 20 روزه اي را مي دهد كه معمولادر دوره هاي بعدي نيز تمديد مي شود. شيوه اجرايي دريافت مرخصي هم اين گونه است كه خانواده زنداني با مراجعه به دفتر دادستان در امور زندان ها، پس از دريافت موافقت او به دادياري زندان مراجعه مي كنند و داديار با ارسال نامه اي به اجراي احكام دادگاه، پس از كسب موافقت آنها، وثيقه اي را از خانواده زنداني طلب مي كند و پس از آن كه وثيقه ارائه شد با نامه داديار زندان؛ خانواده زنداني به ثبت مراجعه و با توقيف وثيقه از سوي اداره ثبت و ارسال نامه براي زندان، به زنداني مرخصي مي دهد و او پس از ساعت 2 بعد از ظهر با قيد مرخصي آزاد مي شود. در چنين شرايطي اگر همسر زنداني بخواهد جلوي مرخصي او را بگيرد، بايد مسيري طولاني تا دفتر معاون دادستان در امور زندان ها را طي كند و در صورت تشخيص معاون دادستان، با درخواست زن موافقت و به زندان اعلام مي شود تا در صورت مراجعه مرد، مرخصي او تمديد نشود؛ اما گاهي تا 3 ماه مردان مي توانند از مرخصي استفاده كنند و براي هر بار تمديد هم بايد مداركي ارائه كنند كه نشان مي دهد آنها در تلاش براي حل مشكل خود اقدام كرده اند يا اين كه قاضي ناظر زندان را قانع كنند كه از اين مرخصي براي جلب رضايت همسرشان استفاده كرده اند.

استراحتگاه زندان براي برخي مردان
گروهي از مردان كه قصد پرداخت مهريه يا نفقه را ــ به هر دليل ــ ندارند، با استفاده از شرايط فراهم آمده در زندان و نيز با استفاده از امكانات، مدتي را به استراحت سپري مي كنند و هيچ اقدامي براي ارائه دادخواست نمي كنند و منتظر مي مانند همسر آنها قدم پيش بگذارد. همسر آنها نيز يا تقاضاي طلاق در قبال بخشش مهريه را مطرح مي كند يا اين كه مانند همسر خود صبر مي كند كه در اين شكل دوم، وضع كمي پيچيده تر است. اين گروه از مردان را بيشتر صاحبان مشاغل آزاد تشكيل مي دهند كه دوري آنها از محيط كار، مشكلي برايشان به وجود نمي آورد. مثلافردي كه مغازه دارد و شريكش جاي او كار مي كند، مشكلي از بابت حضور در زندان ندارند و حتي حضور در چنين جمعي براي او در حكم مرخصي است؛ البته اين افراد پس از گذراندن 2 ماه در زندان مي توانند تقاضاي مرخصي كنند و با ارسال نامه اي براي معاون دادستان تهران در امور زندان ها در مقابل ارائه وثيقه به آنها مرخصي داده مي شود، اما گاهي آنها از همين امكان مرخصي هم استفاده نمي كنند تا خيال شريك زندگي خود را راحت كنند. در چنين مواقعي زندان هم نمي تواند چنين زندانياني را به زور از اين كانون گرم بيرون كند. گاهي برخي زندانيان با وجود شكايت همسرانشان تمايلي به حضور در دادگاه نشان نمي دهند كه در اين زمينه طبق بخشنامه هاي صادر شده زندان، مرد زنداني را با اجبار به دادگاه مي فرستند تا غيبت او مانع رسيدگي به پرونده طرف مقابل نشود.

جايي به نام شوراي حل اختلاف
بيشتر مرداني كه به دليل ناتواني در پرداخت مهريه راهي زندان مي شوند، افرادي از طبقات پايين يا متوسط جامعه هستند كه رقم درج شده سكه در عقدنامه را تنها از روي خوشبيني پذيرفته اند و شايد هيچگاه در زندگي مشترك هم قادر به پرداخت حتي بخشي از مهريه همسر خودشان نيز نباشند. زندان ها پر از چنين افرادي است كه حتي گاهي با پيش آمدن شرايط مرخصي، امكان گرو گذاشتن سند هم ندارند و مجبورند تا حل نهايي مشكل خود در اين محيط بمانند. اين افراد تمايل دارند هرچه زودتر تكليف آنها براي پرداخت مهريه مشخص شود و به زندگي عادي خود برگردند. به همين دليل، راه هاي فرار و خلاصي از اين مشكل را بررسي مي كنند. يكي از اين راه ها، مراجعه به شوراي حل اختلاف است. اين شورا در زندان فعاليت مي كند و در صورت تمايل مردان، با دعوت از خانواده همسر و نيز خود همسر سعي مي كند با ترسيم دقيق وضعيت هر دو طرف، مشكل را برطرف كند. البته تلاش هاي اين شورا تنها زماني به نتيجه مي رسد كه هنوز حرمت و احترامي ميان همسران باقي مانده باشد، اما در شكل عادي قضيه، حتي با وجود تمايل مردان به حضور در اين شورا، همسران آنها علاقه اي به پادرمياني قانون براي حل مشكل نشان نمي دهند و ترجيح مي دهند پرونده مسير عادي خود را طي كند.

تا اطلاع ثانوي، جاي بدهكار زندان است
تصوري كه مردم جامعه ما از قانون دارند، مانند بسياري از تصورهاي ديگر تنها بر مبناي شنيده ها شكل گرفته و كمتر كسي است كه تا پيش از ورود به دادگاه، تصوري واقعي از اين مساله داشته باشد. مردان زيادي هستند كه فكر مي كنند مجلس قانوني را تصويب كرده كه مهريه هراندازه كه باشد بيش از 200 سكه به زن تعلق نمي گيرد يا تصور مي كنند ديگر هيچ مردي بابت ناتواني در پرداخت مهريه به زندان نمي رود. چنين مرداني بايد به اين موضوع توجه كنند كه دادگاه و قانون هيچ گاه خودسرانه ماده قانوني اختراع نمي كند و آن را به اجرا نمي گذارند و آنها تنها مجري قانون هستند. اگر هم مردان به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان مي روند علتش وجود قانون موسوم به ماده 2 در مجموعه قوانين مربوط به محكومان مالي است كه به موجب آن بدهكار تا وقتي بدهي خود را ندهد بايد در حبس بماند. البته اگر زماني مجلس قانون ديگري تصويب كند، قانون تازه مبناي عمل دستگاه قضايي خواهد بود.
اين مساله هم كه ديگر مردي به دليل ناتواني در پرداخت مهريه به زندان نمي رود، كاملاغلط است. چنين مرداني تنها در صورتي به زندان نمي روند كه بتوانند پيش از دستگيري ناتواني خود در پرداخت مهريه را ثابت كنند؛ البته در بيشتر موارد، مرداني كه با تقاضاي دريافت مهريه هـمـسر خود مواجه مي شوند، ممكن است پيش از دستگيري، دادخواست اعسار و تقسيط به دادگاه ارائه كنند، اما در صورت بالابودن مبلغ مهريه ــ معمولابيش از 200 سكه ــ يا دادخواست آنها رد مي شود يا قسط بندي انجام شده به گونه اي خواهد بود كه پرداختن آن خارج از توان مردي با درآمد متوسط است. مثلااگر براي يك مهريه 500 سكه اي 150 عدد پيش قسط تعيين شود و مرد نيز كارمند يك اداره دولتي باشد، كاملامشخص است كه او براي تهيه اين 150 سكه يا بايد خانه و زندگي خودش را بفروشد يا اين كه پدر ثروتمندي داشته باشد كه اين مهريه را بپردازد، اما معمولاشكل سومي وجود دارد، اين كه بسياري از مردان در حالت عادي توانايي پرداخت اين پيش قسط ها را ندارند. بسياري از مردان معمولابلافاصله با قطعي شدن حكم مهريه، تقاضاي اعسار و تقسيط مي دهند و پيش از صدور حكم جلب تلاش مي كنند با قسطي شدن مهريه به زندان نروند، اما در بيشتر اوقات اعسار آنها از سوي قاضي رد مي شود. به همين دليل است كه آنها پس از صدور حكم اعسار و تقسيطي كه توانايي اجراي آن را ندارند، خود را در شرايطي قرار مي دهند كه توسط همسرانشان دستگير شوند تا با رفتن به زندان، شرايط بهتري براي پذيرش دادخواست اعسار و تقسيط آنها فراهم شود.
بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه قانون درباره مردي كه 500 سكه مهريه همسرش را پذيرفته اين طور قضاوت مي كند كه او توانايي پرداخت اين ميزان سكه را همان زمان عقد داشته كه اين دين را پذيرفته و اگر ادعا مي كند حالاتوان پرداخت اين مبلغ را ندارد، بايد اين موضوع را در محضر دادگاه به اثبات برساند. يكي از شيوه هاي اثبات هم رفتن به زندان است. زندان از نظر بسياري از قضات مساله است كه تن دادن به آن به معناي ناتواني در پرداخت مهريه است و اگر كسي به زندان نمي رود به اين معني است كه بالاخره مي تواند به طريقي اين مهريه را بپردازد.
در شماره آينده با برخي ترفندهاي حضور در دادگاه براي پذيرش دادخواست اعسار و تقسيط از جانب مردان و شيوه هاي مقابله به مثل زنان آشنا مي شويد.

رضا استادي

حقی بنام حبس

همسرم بلا فاصله بعد از عقد مهريه 1500 سكه اي خود را اجرا گذاشته ،او مي گويد تا مهريه اش را نگيرد

حاضر به تمكين و زندگي مشترك نيست ،دادگاه هم دادخواست تمكين مرا رد و از طرفي ملزم به پرداخت نفقه

ماهيانه او نموده است ، مي گويند او حق حبس دارد ،قانونا"مي تواند تا مهريه اش را نگيرد تمكين نكند، حق حبس يعني چه؟
تكليف من بعد از يك سال عقد چيست؟ تا كي اين وضع ادامه دارد؟
اگر مهريه اش را گرفت و تمكين نكرد چه بايد بكنم ؟ مي گويند عدم تمكين ضمانت اجرائي ندارد و زن اگر نخواهد تمكين كند نمي توان او را مجبور به تمكين كرد ، منظورم اين است كه اگر مهريه رابگيرد و باز تن به زندگي مشترك ندهد چه بايد بكنم؟ آيا اين كار كلاهبرداري نيست؟!

مشكل اين داماد ناكام ، مشكل مردان زيادي است كه اخيرا" بكرات با آن مواحه مي شويم ،دراين نوشتار بر آن شديم تا ضمن بررسي ماده 1085 قانون مدني كه مستند حق حبس است ، پاسخي براي اينگونه سوالات ارايه دهيم ، مطابق ماده 1085قانون مدني ،زن ميتواند تا مهر به او تسليم نشده از ايفاي وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند ، مشروط بر اينكه مهر او حال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .
براي روشن شدن موضوع نا گزير به بيان مواد 1082و 1083 قانون مدني هستيم بر اساس ماده 1082قانون مدني، به مجرد عقد زن مالك مهر مي شود و مي تواند هر گونه تصرفي در آن بنمايد ،و ماده 1083 قانون مذكور مقررمي دارد: .براي تاديه تمام يا قسمتي از مهر مي توان مدت يا اقساطي قرار داد .
ملاحظه مي گردد ، پس از جاري شدن صيغه عقد ازدواج ، زن مالك تمام مهر بوده و هر زماني كه مطالبه نمايد استحقاق در يافت كامل آنرا دارد و مطابق ماده 1085 قانون مدني حق دارد تا مهر به او تسليم نشده از انجام وظايف زناشويي امتناع نمايد .

گفته مي شود اين حق دردو مورد از بين مي رود و شوهر مي تواند پيش از پرداختن مهر ، از زن بخواهد تا به و ظايف زناشويي عمل كند :
1- در موردي كه براي پرداختن مهر اجلي معين شده باشد ، در اين حالت زن در عقد نكاح پذيرفته است كه مهر پس از مدتي به او تسليم شود ،روابط زن و شوهر با پيوند زناشويي آغاز مي شود و تكاليف ناشي از اين مو قعيت حقوقي بر عهد ه زن و شوهر قرار مي گيرد ، حق حبس مانع مشروعي است كه زن به استناد آن مي تواند از اجراي پاره اي از اين تكاليف معاف شود ، پس وقتي به مهلت دار بودن مهر رضايت مي دهد بد ين معني است كه ازاين حق مي گذرد وقرار دادن مهلت به معني انصراف از حق حبس است وفرا رسيدن موعد پرداخت حق ساقط شده را دوباره ايجاد نمي كند .
2- به موجب ماده 1086 قانون مدني : " اگر زن قبل از اخذ مهر به اختيار خودبه ايفاي وظايفي كه در مقابل شوهر دارد قيام نمود ، ديگر نمي تواند از حكم ماده قبل استفاده كند ، مع ذلك حقي كه براي مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد ".
بنابراين اگر تمكين به اختيار زن انجام گيرد ، پس از آن ديگر اختياري براي حبس باقي نمي ماند .
در باره اين مو ضوع كه منظور از تمكين آيا تمكين خاص به معني عمل زناشويي است يا تمكين عام به معني تمامي وظايفي كه زن در برابر شوهر دارد مانند تكليف مربوط به حسن معاشرت با او، سكونت در مسكني كه شوهر تعيين مي كند و معاونت در اداره خانواده، بين حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد ،به هر حال در فقه مفاد حق حبس عبارتست از خودداري از همخوابگي با شوهر و ساير وظايف زن را شامل نمي شود ، با اين همه ظاهر ماده 1085 قانون مدني همه وظايفي را كه زن در برابر شوهر دارد مشمول حكم خود كرده است .
اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه ،اگر پرداختن مهريه منوط به تحقق شرطي شود كه در هنگام عقد نكاح وجود ندارد (مانند آنكه پرداخت مهريه به عهده شوهر است كه بايد در صورت توانايي مالي ( عند الاستطاعه ) بپردازد كه اخيرا"نيز گنجاندن چنين شرطي در عقد نامه ها مطرح گرديده است و رياست سازمان ثبت اسناد طي بخشنامه اي دفاتر رسمي ازدواج را مكلف به پيشنهاد آن به زوجين نموده ) حق حبس زن را ساقط مي كند يا خير ؟
هر چند پارهاي از حقوقدانان چنين مي پندارند كه شرط مذكور در حق حبس زن اخلال نمي كند ليكن در پاسخ بايد قائل به تفكيك شد ، به اين ترتيب كه چنانچه شوهر هنگام عقد نكاح توانايي پرداخت مهريه را داشته باشد ، شرط مذكور خللي در حق حبس زن ايجاد نخواهد كرد و الا چنانچه شوهر حين عقد نكاح توانائي پرداخت مهريه را نداشته است،در اين صورت حق حبس به طور ضمني ساقط شده و توانايي مالي شوهر بعد از نكاح نيز اين حق را دوباره ايجاد نمي كند .

اما در اين باره كه آيا حق حبس براي شوهر نيز وجود دارد ؟ بايد گفت : در نكاح نيز مانند ساير عقود معوض ، حق حبس مهر براي شوهر نيز شناخته شده است ، ليكن در جمع بين حق شوهر و زن به اين اشكال برخورده اند كه اگر زن پيش از گرفتن مهريه ، مجبور به تمكين شود و به دليلي نتواند آن را از مرد بگيرد حقي را از دست مي دهد كه جبران پذير نيست ، در حاليكه از بين رفتن مهر را با پول مي توان جبران كرد پس ناچار شده اند در ماده 1085 قانون مدني تنها از حق حبس زن سخن بگويند و نسبت به حبس مهر از طرف شوهر سكوت كنند .

توضيح داده شد كه چنانچه مهريه موجل باشد حق حبس زوجه ساقط مي شود ،حال اين سوال مطرح مي شود كه چنانچه مهريه حال باشد اما از طريق دادگاه حكم به تقسيط مهريه صادر گردد آيا كماكان حق حبس زوجه تا پرداخت كامل اقساط باقي است؟يا با تقسيط مهريه حق حبس زوجه ساقط مي شود؟
در اين خصوص نيز بين حقو قدانان و دادرسان محاكم اختلا ف نظر وجود دارد و رويه غالب محاكم بر پذيرش اسقاط حق حبس زن استوار است ليكن بنظر مي رسد اين نوع نگرش در تضاد آشكار با فلسفه ايجاد چنين حقي باشد و نمي توان قائل به سقوط حبس در چنين فر ضي بود .
مساله ديگري كه جا دارد در اين مقام به آن پرداخت آن است كه در صورتيكه زن متوسل به حق حبس گردد و تمكين از شوهر را منوط به پرداخت مهريه نمايد و شوهر نيز از پرداخت مهريه امتناع نموده و حاضر به پرداخت نفقه زن نباشد آيا قابل تعقيب و مجازات مطابق ماده 642 قانون مجازات اسلامي خواهد بود ؟
با توجه به راي و حدت رويه ديوان عالي كشور نمي توان زوج رادر اين فرض بعلت عدم پرداخت نفقه مجازات نمود هر چند زوجه حق مطالبه نفقه رااز طريق حقوقي خواهد داشت با توضيحاتي كه بيان شد چنانچه زوج آگاهانه تصميم به ازدواج بگيرد مي تواند از بروز چنين مشكلاتي مصون بوده واين اقدام زوجه را حمل بر كلاهبرداري نكند هر چند اصولا توسل به چنين حقي توسط زوجه در حاليكه به صورت معمول هنگام خواستگاري وعقد زوج را از عدم وصول مهريه مطمئن مي سازند ،صحيح ومنطبق با موازين اخلاقي وشرعي نيست.

چرا زنان نمي‌توانند اينشتين باشند؟

چرا زنان نمي‌توانند اينشتين باشند؟

چرا زنان نمي‌توانند اينشتين باشند؟
اشاره
چرا زنان نمي‌توانند اينشتين باشند؟ هرچند دانمشندان امروزي نيز بر اين عقيده‌اند كه مغز زنان و مردان با يكديگر تفاوت دارد، مطالعات جديد اين نظر قديمي را كه زنان در مقايسه با مردان در زمينه‌هاي علمي ضعيف‌تر عمل مي‌كنند رد كرده است. درست است؛ زنان به اندازه‌ي مردان توانايي انجام فعاليت‌هاي بدني شديد را ندارند، همچنين ممكن است مردان اشتياق بيشتري براي كسب درجات بالاي علمي داشته باشند، اما هيچ كدام از اينها به معناي ناتواني زنان در رقابت در عرصه‌هاي علمي نيست.
متأسفانه دنياي علم و دانش در عصر ما هم دنيايي مردانه است و هنوز بيشتر دانشمندان، محققان و مهندسان برجسته مرد هستند. البته روزبه‌روز بر تعداد زناني كه از اين تعريف سنتي پا فراتر گذاشته‌اند افزوده مي‌شود. تحقيقات اخير بر روي تفاوت‌هاي مغز زنان و مردان آشكار كرده‌اند كه تفكر قديميِ توانايي بيشتر مردان در كسب مهارت در علوم و فنون برگرفته از نگاه تبعيض‌آميز جوامع نسبت به زنان بوده است.
یک نگاه پزشکی :
با استفاده از روش‌هاي تصويربرداري جديد، مغز زنان و مردان مورد مطالعه قرار گرفته است. اين بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه تفاوت‌هاي ساختماني ميان مغز زنان و مردان وجود دارد، اما اين فقط بخش كوچكي از موضوع است. بسياري از تفاوت‌هاي رفتاري ميان دو جنس حاصل تفاوت در عملكرد اعضايي است كه پيام‌هاي محيطي را به مغز منتقل مي‌كنند. منظور از اين اعضا چشم‌ها، بيني، گوش‌ها و گيرنده‌هاي موجود در پوست است. به علاوه، فعاليت مغز افراد در پاسخ به هورمون‌ها، تمرينات ورزشي، رژيم غذايي و داروها دائماً در حال تغيير است. الگوي فعاليت‌هاي مغزي در يك فرد هم بسته به سن او يا زماني از روز كه در آن به سر مي‌برد متفاوت است.
همه‌ي ما اين تفكر را در ذهن داريم كه در كلاس‌هاي درس مدارس نمره‌‌هاي بالاي رياضيات، فيزيك و علوم متعلق به پسرهاست. اما در جامعه واقعيت چيز ديگري است. مردان هميشه بهترين رئيس‌هاي دانشگاه‌ها نيستند.
تحقيقات نشان داده كه مردان بيشتر اوقات بدون توجه به تأثير اعمالشان در اطرافيان آنها را پيش مي‌برند. همچنين، با بالا رفتن سن مردان، بخش‌هاي بيشتري از مغزشان كه مركز تفكر و استنتاج منطقي است تحليل مي‌رود.
دانشمندان براي بررسي دقيق‌تر اين تغييرات و تفاوت‌ها از مغز زنان و مردان نقشه‌برداري كردند. بايد راهي براي تعميم دادن يافته‌هاي آزمايشگاهي و نظريه‌هاي علمي به آنچه كه در واقعيت‌ مشاهده مي‌شد پيدا مي‌كردند.
1. بزرگ‌تر بودن مغز مردان به معناي قدرت ذهني برتر آنان نيست.
در قرن نوزدهم، كورپوس كالوزوم (Corpus Callosum)، دسته‌ي اعصاب وصل‌كننده‌ي دو نيمكره‌ي مغز، كليد طلايي كشف راز قدرت ذهني انسان شناخته شد. در آن زمان اعلام شد كه اين بخش در مردان در مقايسه با زنان وسعت بيشتري دارد. اما در 1980 اين نظريه رد شد و بزرگ‌تر بودن وسعت اين ناحيه در زنان را دليل غلبه‌ي نيمه‌ي احساساتي و عاطفي مغز بر نيمه‌ي استدلال‌گر و منطقي آن دانستند. هرچند كه اين نظريه در حال حاضر رد شده است، هنوز دانشمندان به نتيجه‌ي قطعي نرسيده‌اند كه زنان يا مردان كدام كورپوس كالوزوم وسيع‌تري دارند و وسعت بيشتر آن ناحيه از مغز به معناي چيست.
بيشتر مطالعات انجام شده بر روي مغز اين واقعيت را تأييد كرده است كه مغز مردان 10 درصد از مغز زنان بزرگ‌تر است. حتي اگر اين موضوع را در كنار بلندتر بودن 8 درصدي متوسط قد مردان در مقايسه با زنان قرار دهيم، باز هم به اين نتيجه مي‌رسيم كه مغز مردان بزرگ‌تر از مغز زنان است. اما اندازه‌ي بيشتر به معناي قدرت ذهني برتر نيست. نتايج تست‌هاي هوش در زنان و مردان مشابه است و تفاوت‌ فقط در اندازه‌ي ظاهري مغز آنهاست.
تحقيقات ديگري بر روي مغز جنين دختر و پسر در طي مراحل تكاملي انجام شده است. اين مطالعات تا دوران بلوغ مغز و رسيدن آن به حداكثر اندازه‌ي طبيعي ادامه يافت. نتايج حاصل جذابيت بحث را بيشتر كرد. ارتباط بين دو نيمكره‌ي مغز در زنان بيشتر از مردان است. همچنين در قسمت‌هاي خاصي از مغز زنان تراكم رشته‌هاي عصبي بيشتر است. به نظر مي‌رسد كه زنان از بخش‌هاي ويژه‌اي از مغز خود بيشتر از مردان استفاده مي‌كنند، چه بسا ارتباط بيشتر دو نيمكره‌ي مغز در زنان توجيهي باشد بر اين واقعيت كه زنان در مقايسه با مردان بيشتر از حملات مغزي جان سالم به‌در مي‌برند. زيرا هنگامي كه بخشي از مغز آسيب مي‌بيند، قسمت‌هاي سالم اين نقصان را جبران مي‌كنند. به علاوه، مردان براي تفكر بخش كوچك‌تري از مغز خود را به كار مي‌برند. هنگامي كه مردان مسئله‌اي رياضي حل مي‌كنند، كتاب مي‌خوانند، عصباني يا غمگين مي‌شوند، مناطق كم‌وسعت‌تري از مغز خود را فعال مي‌كنند.
در هر دو جنس، آميگدال (Amygdala) كانون احساسات و هيجانات است. اما همان‌طور كه در واقعيت مي‌بينيم ابراز احساسات و عواطف در زنان و مردان كاملاً متفاوت است. به نظر مي‌رسد كه در زنان ارتباطات ميان آميگدال (بخشي از ماده‌ي خاكستري كه در عمق مغز واقع شده است) و نواحي‌اي از مغز با قابليت‌ به‌كارگيري زبان و مهارت‌هايي از اين قبيل به مراتب بيشتر از مردان است. با چنين فرضي، به راحتي مي‌توان توجيه كرد كه چرا زنان راحت‌تر از مردان درباره‌ي احساسات و عواطف خود صحبت مي‌كنند و مردان ترجيح مي‌دهند كه احساساتشان را مخفي نگه دارند.
ريچارد هاير، استاد روان‌شناسي دانشگاه كاليفرنيا كه در مورد قدرت ذهن تحقيق كرده است مي‌گويد: «ساختمان مغز در زنان و مردان متفاوت است و ماعلت اين تفاوت‌ها و نتيجه‌ي آن را نمي‌دانيم.» هاير مغز گروهي از دانشجويان دختر و پسر دانشگاه كاليفرنيا را با كمك تكنيك‌هاي جديد تصويربرداري اسكن كرد. همچنين براي سنجش قابليت عملكرد مغز آنها آزمون‌هاي هوشي گرفت. در نهايت، مطالعات گروه هاير نشان داد بخش‌هايي از مغز كه جايگاه قدرت ذهني هستند، در زنان و مردان متفاوت‌اند. به گفته‌ي هاير، اين يافته‌ تحول عظيمي در علم روان‌شناي ايجاد مي‌كند. زيرا دانش روان‌شناسي بر اين پايه استوار است كه مغز همه‌ي انسان‌ها يكسان عمل مي‌كند. به علاوه، با قبول اين يافته مي‌توان توجيه كرد كه چرا مغز افراد مختلف در مواجهه با بيماري‌هايي نظير آلزايمر، مصر داروها و حتي شيوه‌هاي آموزشي متفاوت عمل مي‌كند.
2. روند رشد و تكامل مغز در زنان و مردان متفاوت است.
دكتر جي گيد، پس از سيزده سال مطالعه در مورد رشد و تكامل مغز، به اين نتيجه رسيد كه رشد مغز دختران و پسران به ترتيب در 5/11 سالگي و 5/14 سالگي به حداكثر مي‌رسد. بنابراين سرعت رشد مغزي در دختران بيشتر از پسران است. بررسي ديگري در اين زمينه نشان داد كه، با وجود اين تأخير رشد كلي مغز در پسران، رشد برخي نواحي خاص در آنان زودتر اتفاق مي‌افتد. به عبارتي دقيق‌تر، نواحي‌اي از مغز كه به استدلال و درك فضايي مربوط‌اند در پسران چهار تا هشت سال زودتر تكامل مي‌يابند. همچنين بخش‌هاي مرتبط با مهارت‌هاي زباني، نوشتاري و تشخيص اشكال مشابه در دختران چندين سال زودتر به تكامل مي‌رسند. تفاوت در روند رشد و تكامل مغز در زنان و مردان در مباحث آموزشي جايگاه ويژه‌اي دارد.
براساس مطالعات اخير، آموزش دختران و پسران در كلاس‌هاي درسي جدا از هم نتيجه‌ي بهتري براي هر دو گروه دارد، زيرا آنها در زمان‌هاي متفاوتي به رشد و تكامل مغزي مي‌رسند. اگر از دانش‌آموزي كاري خواسته شود كه هنوز براي آن تكامل پيدا نكرده، مسلماً از عهده‌ي آن برنخواهد آمد، به علاوه، از انجام دادن آن در آينده نيز سر باز خواهد زد. مثلاً، در دوازده سالگي، دختران درس علوم را دوست ندارند و پسران روانخواني را. حال آنكه هر دو در اين سنين ناچار به فراگيري يكسان اين دروس هستند. در حقيقت، علت آنكه زنان به علوم فني و مهندسي علاقه‌ي كمتري دارند ممكن است زمان نامناسب آموزش اين علوم در كودكي آنها باشد و نه ناتواني‌شان در درك مسائل پيچيده‌ي علمي و فني. بنابراين، درك تفاوت‌هاي جنسيتي در امر آموزش بسيار مهم است.
3. تفاوت در قابليت‌هاي مغز دو جنس عامل بقاي انسان بوده است.
اما چرا پسرها و مردان در تجسم سه‌بعدي موفق‌ترند و زنان و دختران مهارت‌هاي كلامي و ارتباطي بهتري دارند. اگر منظره‌ي واحدي به يك زن و مرد نشان داده شود، آنها شرح كاملاً متفاوتي از آنچه ديده‌اند ارائه خواهند داد. زنان رنگ‌ها و بافت‌هايي را مي‌بينند كه مردان نمي‌توانند ببينيد و صداهايي مي‌شنوند كه مردان نمي‌توانند بشنوند، حتي بوهايي را استشمام مي‌كنند كه مردان قادر به تشخيص آنها نيستند. همان طور كه گفته شد، پيام‌آوران مغز، يعني رابطان محيطي آن، چشم‌ها، گوش‌ها، بيني و گيرنده‌هاي حسي لامسه هستند. حواس پنجگانه از هنگام تولد و حتي پيش از آن بر عملكرد مغز تأثير گذارند. تحقيقات نشان داده كه در موش‌هاي مذكر شبكيه‌ي چشم داراي سلول‌هاي بيشتري با قدرت درك حركت اجسام در اطراف هستند. در مقابل، در موش‌هاي مؤنث شبكيه‌ي چشم سلول‌هاي تخصصي بيشتري براي درك رنگ‌ها و بافت اجسام محيطي دارد. اگر اين موضوع در مورد انسان‌ها هم صادق باشد مي‌توان متوجه شد كه چرا نوزادان پسر بيشتر از نوزادان دختر به اجسام متحرك آويزان در بالاي گهواره‌ي خود خيره مي‌شوند. همچنين اينكه چرا پسرها به ماشين‌هایي با قدرت حركت علاقه‌مندند و دخترها به عروسك‌هاي با لباس‌هاي رنگين.
تحقيق ديگري نيز مؤيد اين يافته است كه زنان طيف وسيع‌تري از صداها را مي‌شنوند و حس بويايي آنان به مراتب قوي‌تر از مردان است. شايد يافته‌ي اخير دليل خوبي براي قبول اين گفته‌ي عوامانه باشد كه «زنان حس ششم قوي‌تري دارند».
البته طرح اين يافته‌ها به اين معنا نيست كه زنان بهتر از مردان درك مي‌كنند. تفاوت‌ها ميان دو جنس به هر دو شكل وجود دارد و همين عامل بقاي انسان است. زنان نخستين رنگ و بافت گياهي را كه خوردن آن به مرگ يكي از اعضاي خانواده منجر شده بود، تشخيص مي‌دادند و مردان را از خاصيت‌ سمي آن آگاه مي‌كردند. در حالي كه مردان به حركات سريع در محيط اطراف آگاه‌تر بودند و زنان را در صورت لزوم از خطر احتمالي مطلع مي‌كردند. البته نسل بشر براي بقا و پيشرفت به هر دو اين قابليت‌ها نيازمند است.
ترجمه و تلخيص: دكتر ليلا پرورش

نحوه برخورد با آقایان

نحوه برخورد با آقایان

جزء آن دسته از خانم های سلطه گر و خودمختار هستید؟! آیا انتظار دارید همه چیز مطابق میل و سلیقه شخصیتان باشد؟! می خواهید همسرتان بی چون و چرا تحت فرمان و اختیار شما باشد؟! شاید متوجه نباشید اما با این طرز برخورد فقط همسرتان را می آزارید.

این روزها خانم ها تصورات غلطی از رابطه زناشویی پیدا کرده اند و فکر می کنند هر چه می گویند همسرشان باید اطاعت کند و موظف است که مانند غول چراغ جادو کلیه ی آرزوهای قلبی آنها را برآورده سازد.

باید توجه داشت که وقتی مردها یک چنین رفتار ناخوشایندی را از سوی همسر خود مشاهده کنند، یک دیوار دفاعی در مقابل او می سازند تا در امان بمانند و حتی الامکان خود را از خانم دور نگه می دارند.
همه شما با قانون طلایی: "با دیگران همانطور رفتار کن که انتظاری داری با خودت رفتار شود" آشنا هستید. آقایون هم از این امر مستثنی نیستند. اگر انتظار دارید که او مانند یک پرنسس با شما رفتار کند، شما هم باید مثل یک شاهزاده با او رفتار کنید.

البته قرار نیست همه چیز به طور 100% ایده آل و مطابق میل شما باشد، اما سعی کنید با همسر خود در نهایت احترام، ادب، عشق و سپاس برخورد کنید. در شرایط سخت با او همگام بوده، یار و یاورش باشید، و در دشواریها دلداری اش دهید.

موفقیت یک ارتباط به تلاش طرفین در لحظه لحظه ی زندگی بستگی دارد. این چنین نیست که فقط چند ماه اول زندگی برای بهبود روابط زحمت بکشید و سپس دست از تلاش برداشته همه چیز را به حال خود رها کنید و انتظار داشته باشید که زندگی مشترک مطبوعی پیش رویتان قرار بگیرد.

روزها از پس هم می گذرند و زوجین با پستی و بلندی های بسیار زیادی مواجه می شوند و باید همگام با هم از آنها عبور کرده و به یکدیگر کمک کنند. باور کنید پاداشی که از این همیاری عایدتان می شود، ارزش تحمل مرارت ها را دارد.

در این شرایط خانم ها به ویژه باید توجه داشته باشند که در برابر مشکلات واکنش خام و ساده لوحانه از خود نشان ندهند و خود را در شرایطی قرار ندهند که بعداً موجبات پشیمانیشان را فراهم آورد.

اگر پا به پای شوهرتان قدم بردارید و در حل مشکلات همراهی اش کنید، و از خود لطف، مراعات، و دلسوزی نشان دهید، او از هر زمان دیگر شما را بیشتر دوست خواهد داشت.

آیا احساس می کنید که شوهرتان مطابق میل شما عمل نمی کند؟ چرا نگاهی به کارهای خودتان نمی اندازید! شاید برخورد درستی با او ندارید و نمی توانید احتیاجات و انتظاراتش را برآورده سازید.

آقایون پیش از هر چیز انتظار دارند همسرشان با آنها دوست باشد، و شرایط و موقعیتشان را به خوبی درک کند. اگر می خواهید در ارتباط خود موفق باشید و همسرتان را از خود راضی نگه دارید به نکات زیر توجه کرده و آنها را در زندگی خود به کار بندید، آنوقت متوجه تغییرات بزرگی خواهید شد.

تصمیمات او را جدی تلقی کنید

این مورد به عنوان یکی از بزرگترین مباحث مشکل آفرین در روابط محسوب می شود. خانم ها دوست دارند همه چیز مطابق میل خودشان باشد. ولی توجه داشته باشید که نمی بایست نسبت به خواست ها و نیازهای همسرتان بی توجهی نشان دهید. بهتر است با این حقیقت روبرو شوید: اگر احساس می کنید که با او همفکر نیستید، پس در وهله اول چرا پیشنهاد ازدواج او را قبول کردید؟ باید به همسر خود احترام بگذارید؛ اگر قرار باشد تمام مدت به او بی توجهی کنید، برای حرف هایش ارزش قائل نشوید، او را کوچک و خوار کنید و صرفاً در مورد تمام مسائل شکایت کنید، مطمئن باشید که زندگی شما دوام پیدا نخواهد کرد. باید به او اجازه دهید که مرد خانه باشد.

مشوق او باشید

خانم ها به راحتی این کار را در مورد دوست های دختر خود انجام می دهند. کاری می کنند که احساس خوبی در آنها ایجاد شده و اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کند. از عباراتی نظیر: "تو فوق العاده شده ای، این رنگ خیلی بهت میاد، شوهرت باید افتخار کند که و ..." استفاده می کنند. اما کمتر اتفاق می افتد که در مورد همسر خود این کار را انجام دهند. شاید به آن دلیل باشد که تصور می کنند ضمیر آقایون غیر قابل نفوذ است. حقیقت اینجاست که آنها هم مثل دوست های دختر شما ضمیر حساس و شکننده ای دارند و گاهی به قوت قلب دادن های شما نیازمند می شوند. بنابراین اگر ترفیع رتبه گرفت و در شغلش به مقام بالاتری دست پیدا کرد، به افتخارش جشن بگیرید و به او یادآوری کنید که ارزش و لیاقتش را داشته است؛ به علاوه اگر تی شرت مورد علاقه اش را پوشیده بود به او بگویید: "خیلی خوش تیپ شده ای".

به زیبایی خودتان اهمیت بدهید

بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ مردها به هیچ عنوان به دنبال خانم های مانکنی که تنها 40 کیلو وزن دارند نیستند. آنها تمایل دارند همسری برای خود برگزینند که از نظر جسمانی قدرت داشته باشد و بتواند در آینده مادر مناسبی برای فرزندانشان باشد. با این وجود از شما انتظار دارند که به ظاهر خود اهمیت بدهید و به خودتان برسید. لباس های زیبا و تمیز بپوشید. موهایتان را مرتب کنید و در مجموع ظاهرتان را آراسته نگاه دارید.


قابل اعتماد و وفادار باشید

مردها به دنبال زن هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کرده و رویشان حساب باز کنند. حقیقت اینجاست که برخی از خام ها رازدار نیستند و کمتر اتفاق می افتد که همسرشان حرف های دل خود را نزد آنها بازگو کند. مردها زنی را می خواهند که قابل اعتماد باشد و تا آخر عمر خود به او وفادار باقی بماند و در شرایط سخت زندگی همراهی اش کند. آنها می خواهند همسرشان نسبت به آنها متعهد و مسئول باشد.

از سرزنش دست بردارید و به او احترام بگذارید

چه چیزی باعث می شود که برخی از خانم ها احترام مردی که با او ازدواج کرده اند را نگه ندارند؟ وقتی فرد به شخص مقابل احترام می گذارد گویی به خودش احترام گذاشته به ویژه زمانیکه طرف مقابل همسرش باشد. او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و دائماً تصمیماتش را به باد انتقاد نگیرید. آقایون خانمی را می خواهند که منطقی باشد، در شرایط عصبانیت خود را کنترل کرده و با بحث منطقی به دعوا خاتمه دهد.


اجازه دهید از شما پشتیبانی و حمایت کند


خداوند مرد را حامی زن آفریده است. آقایون از انجام این کار لذت برده و احساس خوبی پیدا می کنند. برخی از خانم ها زیاد از حد مستقل هستند و تصور می کنند که اگر مردی بخواهد از آنها حمایت کند شخصیتشان زیر سوال می رود. آنها کلاس کاراته می روند و لباس های مردانه می پوشند، ولی با اینحال باز هم احساس ضعف می کنند. اگر به ازدواج و زندگی مشترک اعتقاد دارید، پس چرا نمی خواهید قدرت طبیعی یک مرد را قبول کنید؟

خوش اخلاق باشید

آقایون به دنبال همسری هستند که شخصیت زنانه اش شکل گرفته باشد، مهربان باشد، مرتباً داد نزند و از او ایراد نگیرد. اکثر مردها در زندگی خود به دنبال "آرامش" هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند، و از زندگی لذت ببرند، بنابراین خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید، و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید.

بگذارید با خودش خلوت کند

آقایون نیاز دارند که مدتی را به دور از شما بگذرانند، پس فضای لازم را به آنها بدهید تا ذهن خود را متمرکز کرده و افکار خود را منسجم سازند. شاید بخواهند زمانی را با دوستان خود بگذرانند و سرگرمی های مورد علاقه شان را انجام دهند. این کار احساس خوبی در آنها ایجاد می کند و سبب می شود که بعداً سرحال تر و با نشاط تر شوند، و آیا این همان چیزی نیست که شما انتظار دارید؟ زمانیکه روز سختی را پشت سر می گذارند، مانند خانم ها تمایلی به صحبت کردن در مورد آن ندارند! اگر از شما درخواست کرد که او را راحت بگذارید، بهتر است که این کار را انجام دهید

اجازه دهید خودش باشد

برای برخی از خانم ها سخت است که شوهرشان را همانگونه که هست، بپذیرند و دوست بدارند. بیشتر خانم ها تمام مدت در تلاش هستند که مدل مو، طرز لباس پوشیدن، شغل و حتی دوستان شوهر خود را عوض کنند و آنها را مطابق با معیارهای فردی خود تعدیل نمایند. چرا به جای حرص خوردن آنها را همانگونه که هستند قبول نکرده و از زندگی لذت نبریم؟

غذای های مورد علاقه اش را درست کنید

ممکن است از مادر بزرگ های خود شنیده باشید که راه رسیدن به قلب مردها از شکمشان می گذرد! غذای مورد علاقه اش را درست کنید و یک میز شام رمانتیک برایش بچینید. روی میز شمع روشن کنید. زمانیکه او خسته از کار روزانه به خانه باز می گردد و با این صحنه مواجه می شود کاری جز در آغوش گرفتن و بوسیدن شما نخواهد کرد.

چیزی که نیاز دارد را برایش بخرید

خوب منظور ما این نیست که برایش یک بنز یا ویلا بخرید! یک هدیه کوچک و در عین حال کارامد کفایت می کند. به عنوان مثال اگر زمستان در راه است و لباس گرم ندارد، بافتن یک دستکش یا شالگردن کار خودش را می کند.


از او بخواهید که کمکتان کند

در روزها تعطیل که در خانه هستید و برنامه تفریحی ندارید از او بخواهید که در کارهایی که انجامش برایتان اندکی دشوار است به شما کمک کند. با این کار هم وقتتان پر می شود و هم احساس مردانگی بیشتری به او دست می هد. به عنوان مثال می توانید از او خواهش کنید که در گلکاری باغچه به شما کمک کند.

فعالیت های دو نفره انجام دهید

ببینید همسرتان به چه کارهایی علاقه دارد و بعد با هم برای انجام آنها برنامه ریزی کنید. اگر علاقمند به فعالیت های ورزشی است می توانید به کوهپیمایی بروید و اگر اهل موسیقی و هنر است می توانید به تماشای تئاتر و یا کنسرت بروید.

ببینید به چه چیزهای علاقه دارد و چه چیزهای را دوست ندارد

هر کس دوست دارد زندگی اش را آنطور که می خواهد اداره کند و خودش نقش اول زندگی اش را بازی کند. بنابراین مهم است بدانید که او به چه چیزهایی علاقه دارد و از چه چیزهایی دوری می کند. سعی کنید کارهایی که دوست ندارد را انجام دهید.

افکار و تمایلات خود را با او در میان بگذارید

نباید انتظار داشته باشید که او به صورت اتوماتیک همه افکار شما را حدس بزند. خیلی راحت هر چه را که در ذهن خود دارید با آنها در میان بگذارید. آنوقت دیگر غصه نمی خورید که چرا روز ولنتاین به رستوران مورد علاقه تان نرفتید، و یا اگر به من اهمیت می داد می آمد و کامپیوترم را درست می کرد. باور کنید که ناامیدی ها شما تنها با بازگو کردن افکارتان پایان می پذیرند، روز ولنتیان شما را به رستوران مورد علاقه تان می برد، و با یک آنتی ویروس کلیه مشکلات کامپیوتر شما را حل خواهد کرد.

به او عشق بورزید

شاید این مسئله بسیاری از خانم ها را متعجب کند، اما آقایون هم دوست دارند که عاشق شوند و در مقابل عشق دریافت کنند. خیلی از خانم ها تصور می کنند که اگر با همسر خود سرد و بی احساس برخورد کنند بهتر است. متاسفانه تفکر نادرستی است؛ تا جایی که می توانید خود را نسبت به او علاقمند نشان دهید چراکه آقایون به دنبال همسری هستند که به آنها علاقه داشته و مجذوبشان باشند.

نحوه برخورد با آقایان

نحوه برخورد با آقایان

جزء آن دسته از خانم های سلطه گر و خودمختار هستید؟! آیا انتظار دارید همه چیز مطابق میل و سلیقه شخصیتان باشد؟! می خواهید همسرتان بی چون و چرا تحت فرمان و اختیار شما باشد؟! شاید متوجه نباشید اما با این طرز برخورد فقط همسرتان را می آزارید.

این روزها خانم ها تصورات غلطی از رابطه زناشویی پیدا کرده اند و فکر می کنند هر چه می گویند همسرشان باید اطاعت کند و موظف است که مانند غول چراغ جادو کلیه ی آرزوهای قلبی آنها را برآورده سازد.

باید توجه داشت که وقتی مردها یک چنین رفتار ناخوشایندی را از سوی همسر خود مشاهده کنند، یک دیوار دفاعی در مقابل او می سازند تا در امان بمانند و حتی الامکان خود را از خانم دور نگه می دارند.
همه شما با قانون طلایی: "با دیگران همانطور رفتار کن که انتظاری داری با خودت رفتار شود" آشنا هستید. آقایون هم از این امر مستثنی نیستند. اگر انتظار دارید که او مانند یک پرنسس با شما رفتار کند، شما هم باید مثل یک شاهزاده با او رفتار کنید.

البته قرار نیست همه چیز به طور 100% ایده آل و مطابق میل شما باشد، اما سعی کنید با همسر خود در نهایت احترام، ادب، عشق و سپاس برخورد کنید. در شرایط سخت با او همگام بوده، یار و یاورش باشید، و در دشواریها دلداری اش دهید.

موفقیت یک ارتباط به تلاش طرفین در لحظه لحظه ی زندگی بستگی دارد. این چنین نیست که فقط چند ماه اول زندگی برای بهبود روابط زحمت بکشید و سپس دست از تلاش برداشته همه چیز را به حال خود رها کنید و انتظار داشته باشید که زندگی مشترک مطبوعی پیش رویتان قرار بگیرد.

روزها از پس هم می گذرند و زوجین با پستی و بلندی های بسیار زیادی مواجه می شوند و باید همگام با هم از آنها عبور کرده و به یکدیگر کمک کنند. باور کنید پاداشی که از این همیاری عایدتان می شود، ارزش تحمل مرارت ها را دارد.

در این شرایط خانم ها به ویژه باید توجه داشته باشند که در برابر مشکلات واکنش خام و ساده لوحانه از خود نشان ندهند و خود را در شرایطی قرار ندهند که بعداً موجبات پشیمانیشان را فراهم آورد.

اگر پا به پای شوهرتان قدم بردارید و در حل مشکلات همراهی اش کنید، و از خود لطف، مراعات، و دلسوزی نشان دهید، او از هر زمان دیگر شما را بیشتر دوست خواهد داشت.

آیا احساس می کنید که شوهرتان مطابق میل شما عمل نمی کند؟ چرا نگاهی به کارهای خودتان نمی اندازید! شاید برخورد درستی با او ندارید و نمی توانید احتیاجات و انتظاراتش را برآورده سازید.

آقایون پیش از هر چیز انتظار دارند همسرشان با آنها دوست باشد، و شرایط و موقعیتشان را به خوبی درک کند. اگر می خواهید در ارتباط خود موفق باشید و همسرتان را از خود راضی نگه دارید به نکات زیر توجه کرده و آنها را در زندگی خود به کار بندید، آنوقت متوجه تغییرات بزرگی خواهید شد.

تصمیمات او را جدی تلقی کنید

این مورد به عنوان یکی از بزرگترین مباحث مشکل آفرین در روابط محسوب می شود. خانم ها دوست دارند همه چیز مطابق میل خودشان باشد. ولی توجه داشته باشید که نمی بایست نسبت به خواست ها و نیازهای همسرتان بی توجهی نشان دهید. بهتر است با این حقیقت روبرو شوید: اگر احساس می کنید که با او همفکر نیستید، پس در وهله اول چرا پیشنهاد ازدواج او را قبول کردید؟ باید به همسر خود احترام بگذارید؛ اگر قرار باشد تمام مدت به او بی توجهی کنید، برای حرف هایش ارزش قائل نشوید، او را کوچک و خوار کنید و صرفاً در مورد تمام مسائل شکایت کنید، مطمئن باشید که زندگی شما دوام پیدا نخواهد کرد. باید به او اجازه دهید که مرد خانه باشد.

مشوق او باشید

خانم ها به راحتی این کار را در مورد دوست های دختر خود انجام می دهند. کاری می کنند که احساس خوبی در آنها ایجاد شده و اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کند. از عباراتی نظیر: "تو فوق العاده شده ای، این رنگ خیلی بهت میاد، شوهرت باید افتخار کند که و ..." استفاده می کنند. اما کمتر اتفاق می افتد که در مورد همسر خود این کار را انجام دهند. شاید به آن دلیل باشد که تصور می کنند ضمیر آقایون غیر قابل نفوذ است. حقیقت اینجاست که آنها هم مثل دوست های دختر شما ضمیر حساس و شکننده ای دارند و گاهی به قوت قلب دادن های شما نیازمند می شوند. بنابراین اگر ترفیع رتبه گرفت و در شغلش به مقام بالاتری دست پیدا کرد، به افتخارش جشن بگیرید و به او یادآوری کنید که ارزش و لیاقتش را داشته است؛ به علاوه اگر تی شرت مورد علاقه اش را پوشیده بود به او بگویید: "خیلی خوش تیپ شده ای".

به زیبایی خودتان اهمیت بدهید

بگذارید خیالتان را راحت کنیم؛ مردها به هیچ عنوان به دنبال خانم های مانکنی که تنها 40 کیلو وزن دارند نیستند. آنها تمایل دارند همسری برای خود برگزینند که از نظر جسمانی قدرت داشته باشد و بتواند در آینده مادر مناسبی برای فرزندانشان باشد. با این وجود از شما انتظار دارند که به ظاهر خود اهمیت بدهید و به خودتان برسید. لباس های زیبا و تمیز بپوشید. موهایتان را مرتب کنید و در مجموع ظاهرتان را آراسته نگاه دارید.


قابل اعتماد و وفادار باشید

مردها به دنبال زن هایی هستند که بتوانند به آنها اعتماد کرده و رویشان حساب باز کنند. حقیقت اینجاست که برخی از خام ها رازدار نیستند و کمتر اتفاق می افتد که همسرشان حرف های دل خود را نزد آنها بازگو کند. مردها زنی را می خواهند که قابل اعتماد باشد و تا آخر عمر خود به او وفادار باقی بماند و در شرایط سخت زندگی همراهی اش کند. آنها می خواهند همسرشان نسبت به آنها متعهد و مسئول باشد.

از سرزنش دست بردارید و به او احترام بگذارید

چه چیزی باعث می شود که برخی از خانم ها احترام مردی که با او ازدواج کرده اند را نگه ندارند؟ وقتی فرد به شخص مقابل احترام می گذارد گویی به خودش احترام گذاشته به ویژه زمانیکه طرف مقابل همسرش باشد. او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید و دائماً تصمیماتش را به باد انتقاد نگیرید. آقایون خانمی را می خواهند که منطقی باشد، در شرایط عصبانیت خود را کنترل کرده و با بحث منطقی به دعوا خاتمه دهد.


اجازه دهید از شما پشتیبانی و حمایت کند


خداوند مرد را حامی زن آفریده است. آقایون از انجام این کار لذت برده و احساس خوبی پیدا می کنند. برخی از خانم ها زیاد از حد مستقل هستند و تصور می کنند که اگر مردی بخواهد از آنها حمایت کند شخصیتشان زیر سوال می رود. آنها کلاس کاراته می روند و لباس های مردانه می پوشند، ولی با اینحال باز هم احساس ضعف می کنند. اگر به ازدواج و زندگی مشترک اعتقاد دارید، پس چرا نمی خواهید قدرت طبیعی یک مرد را قبول کنید؟

خوش اخلاق باشید

آقایون به دنبال همسری هستند که شخصیت زنانه اش شکل گرفته باشد، مهربان باشد، مرتباً داد نزند و از او ایراد نگیرد. اکثر مردها در زندگی خود به دنبال "آرامش" هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند، و از زندگی لذت ببرند، بنابراین خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید، و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید.

بگذارید با خودش خلوت کند

آقایون نیاز دارند که مدتی را به دور از شما بگذرانند، پس فضای لازم را به آنها بدهید تا ذهن خود را متمرکز کرده و افکار خود را منسجم سازند. شاید بخواهند زمانی را با دوستان خود بگذرانند و سرگرمی های مورد علاقه شان را انجام دهند. این کار احساس خوبی در آنها ایجاد می کند و سبب می شود که بعداً سرحال تر و با نشاط تر شوند، و آیا این همان چیزی نیست که شما انتظار دارید؟ زمانیکه روز سختی را پشت سر می گذارند، مانند خانم ها تمایلی به صحبت کردن در مورد آن ندارند! اگر از شما درخواست کرد که او را راحت بگذارید، بهتر است که این کار را انجام دهید

اجازه دهید خودش باشد

برای برخی از خانم ها سخت است که شوهرشان را همانگونه که هست، بپذیرند و دوست بدارند. بیشتر خانم ها تمام مدت در تلاش هستند که مدل مو، طرز لباس پوشیدن، شغل و حتی دوستان شوهر خود را عوض کنند و آنها را مطابق با معیارهای فردی خود تعدیل نمایند. چرا به جای حرص خوردن آنها را همانگونه که هستند قبول نکرده و از زندگی لذت نبریم؟

غذای های مورد علاقه اش را درست کنید

ممکن است از مادر بزرگ های خود شنیده باشید که راه رسیدن به قلب مردها از شکمشان می گذرد! غذای مورد علاقه اش را درست کنید و یک میز شام رمانتیک برایش بچینید. روی میز شمع روشن کنید. زمانیکه او خسته از کار روزانه به خانه باز می گردد و با این صحنه مواجه می شود کاری جز در آغوش گرفتن و بوسیدن شما نخواهد کرد.

چیزی که نیاز دارد را برایش بخرید

خوب منظور ما این نیست که برایش یک بنز یا ویلا بخرید! یک هدیه کوچک و در عین حال کارامد کفایت می کند. به عنوان مثال اگر زمستان در راه است و لباس گرم ندارد، بافتن یک دستکش یا شالگردن کار خودش را می کند.


از او بخواهید که کمکتان کند

در روزها تعطیل که در خانه هستید و برنامه تفریحی ندارید از او بخواهید که در کارهایی که انجامش برایتان اندکی دشوار است به شما کمک کند. با این کار هم وقتتان پر می شود و هم احساس مردانگی بیشتری به او دست می هد. به عنوان مثال می توانید از او خواهش کنید که در گلکاری باغچه به شما کمک کند.

فعالیت های دو نفره انجام دهید

ببینید همسرتان به چه کارهایی علاقه دارد و بعد با هم برای انجام آنها برنامه ریزی کنید. اگر علاقمند به فعالیت های ورزشی است می توانید به کوهپیمایی بروید و اگر اهل موسیقی و هنر است می توانید به تماشای تئاتر و یا کنسرت بروید.

ببینید به چه چیزهای علاقه دارد و چه چیزهای را دوست ندارد

هر کس دوست دارد زندگی اش را آنطور که می خواهد اداره کند و خودش نقش اول زندگی اش را بازی کند. بنابراین مهم است بدانید که او به چه چیزهایی علاقه دارد و از چه چیزهایی دوری می کند. سعی کنید کارهایی که دوست ندارد را انجام دهید.

افکار و تمایلات خود را با او در میان بگذارید

نباید انتظار داشته باشید که او به صورت اتوماتیک همه افکار شما را حدس بزند. خیلی راحت هر چه را که در ذهن خود دارید با آنها در میان بگذارید. آنوقت دیگر غصه نمی خورید که چرا روز ولنتاین به رستوران مورد علاقه تان نرفتید، و یا اگر به من اهمیت می داد می آمد و کامپیوترم را درست می کرد. باور کنید که ناامیدی ها شما تنها با بازگو کردن افکارتان پایان می پذیرند، روز ولنتیان شما را به رستوران مورد علاقه تان می برد، و با یک آنتی ویروس کلیه مشکلات کامپیوتر شما را حل خواهد کرد.

به او عشق بورزید

شاید این مسئله بسیاری از خانم ها را متعجب کند، اما آقایون هم دوست دارند که عاشق شوند و در مقابل عشق دریافت کنند. خیلی از خانم ها تصور می کنند که اگر با همسر خود سرد و بی احساس برخورد کنند بهتر است. متاسفانه تفکر نادرستی است؛ تا جایی که می توانید خود را نسبت به او علاقمند نشان دهید چراکه آقایون به دنبال همسری هستند که به آنها علاقه داشته و مجذوبشان باشند.

ازدواج چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟